کسی که روزی از همه ی ما سرتر بود، حالا در منجلابی فرو رفته است که اگر من جای او بودم همان ابتدا غرق می شدم. حقیقت این است. که انسان را غرور بر می دارد، و پرت می شود از عرش بر فرش. ذلیل می شود... حالا اینکه چرا و چگونه ذلیل شد بماند، اما باید به تو بگویم که ای رفیق شفیق سال های دور من، ما رفقا، تا آخر با تو هستیم. در کنار تو، غم تو، غم ماست و مشکل تو، مشکل ما...
++پی نوشت++
1- برایت دعا می کنم... مشکت حل خواهد شد دوست عزیزِ من...
هنوز در سفرم...برچسب : دردم از او است و درمان نیز هم, نویسنده : hamsayegio بازدید : 249